نون و ریحون
تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی کم کم می فهمی حقیقت چیه. این داشته هات برات پوچه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی هر چند کوچیک و ناقص با دیگران بزرگ و با ارزشه من الان همین احساسو دارم.حس میکنم دنیا رو سرم خراب شده. فقط حسرت و افسوس برام مونده:(
ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی
اون روز چه لباسی می پوشی؟
چه طلایی به خودت آویزون می کنی؟
با چه ماشینی گردش می کنی؟
کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب می کنی؟
شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما
وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه
برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه
دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره
خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه
طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمی کنه
همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمی کنه
اون وقته که میبینی چقدر وجود آدمها با ارزشه چقدر هر چیزی
شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشند
ما با احساس زنده هستیم نه با اموال
قدر همدیگه رو بدونیم
Design By : Pichak |